
مقالهای که توسط پاتل و روی در سال ۲۰۲۲ منتشر شده، به بررسی عمیق مزایا و نقش حیاتی سیستمهای یکپارچه در فرآیند تضمین کیفیت (QA) در پروژههای پیچیده، بهویژه در حوزههایی مانند ساختوساز، نفت و گاز، و پروژههای زیربنایی میپردازد. این مقاله با اتکا به مطالعات موردی متعدد و تحلیل دادههای میدانی، بهخوبی نشان میدهد که نبود یکپارچگی در سامانههای کیفی نهتنها منجر به افزایش خطا، دوبارهکاری، و اتلاف منابع میشود، بلکه باعث کاهش اعتماد کارفرما و شکست در رسیدن به اهداف پروژه نیز خواهد شد.
پاتل و روی در ابتدا با اشاره به سیستمهای سنتی تضمین کیفیت، بیان میکنند که بیشتر این سیستمها مبتنی بر اسناد دستی، بررسیهای جداگانه در واحدهای مختلف، نبود استانداردسازی بین بخشهای طراحی، اجرا و کنترل کیفیت، و همچنین ضعف در رهگیری دادهها و تحلیل آماری هستند. در این فضا، هر بخش از پروژه اطلاعات خود را جداگانه و بدون پیوند منطقی با سایر بخشها مدیریت میکند. این جزیرهای بودن اطلاعات باعث میشود که روند شناسایی ایرادات، تحلیل ریشهای خطاها (Root Cause Analysis) و اصلاح فرآیندها بهکندی انجام گیرد یا کاملاً غیرممکن شود.
در ادامه مقاله، نویسندگان نشان میدهند که چگونه سیستمهای یکپارچه دیجیتال میتوانند تمامی فعالیتهای مرتبط با کیفیت را در یک بستر واحد ترکیب کنند. این سامانهها به جای آنکه واحد کنترل کیفیت صرفاً یک ناظر پس از وقوع فعالیتها باشد، به یک بازیگر فعال، تصمیمساز و پیشگیرنده در کل چرخه عمر پروژه تبدیل میشود. یک سیستم یکپارچه قادر است اطلاعات طراحی، مدارک مهندسی، نتایج بازرسیها، سوابق غیر انطباق، اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه (CAPA)، و وضعیت تأییدات را بهصورت زنجیرهوار و زنده در کنار هم نگه دارد.
نویسندگان تأکید میکنند که اتصال مستقیم میان بازرسیها و مدلهای طراحی، پیگیری خودکار تغییرات، هشدار به موقع در صورت انحراف از الزامات کیفی، و تولید خودکار گزارشهای رسمی، همگی از دستاوردهای چنین سیستمهایی هستند. بهعلاوه، استفاده از دادههای تاریخی و یادگیری ماشینی در این سامانهها میتواند روند تشخیص الگوهای خطا و پیشبینی ریسکهای کیفی را تسهیل کند.
در بخش دیگری از مقاله، چالشهای پیادهسازی سیستمهای یکپارچه نیز بررسی شدهاند؛ از جمله مقاومت فرهنگی کارکنان، نیاز به آموزش گسترده، تطبیق با استانداردهای پروژههای بینالمللی، و مسئله امنیت اطلاعات. با این حال، مقاله نتیجهگیری میکند که مزایای این سیستمها بهمراتب بیشتر از موانع آنهاست و شرکتهایی که بهسرعت به سمت دیجیتالسازی یکپارچه حرکت میکنند، در آینده مزیت رقابتی عمده خواهند داشت.
در اینجا، سامانه پندار بهعنوان یک راهحل عملی و پیشرفته، کاملاً با دیدگاههای این مقاله مطابقت دارد. پندار با معماری ماژولار و زیرسیستم تضمین کیفیت، دقیقاً همان چیزی را ارائه میدهد که مقاله پاتل و روی به آن اشاره میکند: یک بستر دیجیتال، پیوسته و زنده برای مدیریت کیفیت در پروژههای EPC.
در سامانه پندار، فرآیندهای تضمین کیفیت با طراحی مهندسی، اجرای میدانی، بازرسیهای حین ساخت و کنترل نهایی، بهطور کامل یکپارچه شدهاند. هر آیتم تجهیزاتی، نقشه یا فعالیت نصب، دارای شناسنامه دیجیتال است که مراحل مختلف بازرسی، نتایج، امضاها و اصلاحات بر آن ثبت میشود. اطلاعات از طریق اپلیکیشنهای موبایلی بازرسان، بهصورت زنده در سیستم ثبت میشود و اسناد کنترل کیفیت بهطور خودکار تولید میگردند.
از آن مهمتر، سیستم هوشمند پندار میتواند در صورت مشاهده الگوهای خطا یا تأخیر در اقدامات اصلاحی، هشدار صادر کرده و مسئولین را مطلع کند. گردش کارها (Workflow) بهصورت خودکار در صورت عدم انطباق فعال میشود و مدیریت پروژه در لحظه از وضعیت کیفی پروژه مطلع است.
در پروژههایی که به دلیل حجم و پیچیدگی بالا، کنترل کیفیت به یک چالش تبدیل میشود، پندار تضمین میکند که همه چیز ردیابی، مستندسازی و تحلیلپذیر باشد. این یعنی عبور از کنترل کیفیت سنتی و ورود به دنیای تضمین کیفیت یکپارچه، دیجیتال،

