
مقالهای که توسط «Rodríguez» و «Salazar» در سال ۲۰۱۷ در Oil & Gas Infrastructure Journal منتشر شد، به شکلی عمیق به بررسی نقاط شکست در فرآیندهای کنترل کیفیت (QC) که فاقد یکپارچگی سیستمی هستند، پرداخته است. این مقاله حاصل مطالعه پروژههای زیرساختی بزرگ در حوزه نفت و گاز در آمریکای جنوبی و خاورمیانه است که در آنها کنترل کیفیت بهصورت جزیرهای، مستقل و غیرهمزمان انجام شده است. نویسندگان بهطور ویژه نشان میدهند که نبود یکپارچگی بین واحدهای کنترل کیفیت، ساخت، مهندسی و مدیریت پروژه باعث ایجاد شکافهای خطرناک در تضمین کیفیت، افزایش هزینهها، تکرار بازرسیها و حتی تأخیرهای فاجعهبار در پروژهها شده است.
در بسیاری از پروژهها، فرآیندهای کنترل کیفیت با استفاده از فرمهای کاغذی، اکسلهای جداگانه و نرمافزارهای غیریکپارچه انجام میشوند که هر کدام از تیمها آن را برای استفاده داخلی خود طراحی کردهاند. این مسئله باعث میشود دادهها پراکنده، تکراری، ناسازگار و غیرقابل تحلیل شوند. برای نمونه، در یک پروژه خطوط لوله، گزارش تست فشار توسط تیم بازرسی در قالب PDF به تیم مهندسی ارسال شده بود، اما بهدلیل عدم تطابق قالب دادهها با نرمافزار مدیریت اسناد، این گزارش نادیده گرفته شد و تست دوباره اجرا شد، که منجر به هدر رفتن منابع، زمان و آسیب فیزیکی به تجهیز شد.
Rodríguez و Salazar توضیح میدهند که نبود اتصال بین سیستمهای QC با سایر بخشهای پروژه مانند تأمین کالا، ساخت و برنامهریزی، به شکلگیری تصمیمات ناقص و با دید محدود منجر میشود. از آنجایی که دادههای کیفی بهموقع، دقیق و قابل پردازش نیستند، تصمیمگیران یا مجبورند بر اساس حدس و گمان تصمیم بگیرند، یا صبر کنند تا اطلاعات بهصورت دستی گردآوری شود. این حالتها هر دو برای پروژههای نفت و گاز بسیار پرهزینه و پرخطر هستند.
در یکی از مطالعات موردی مقاله، نویسندگان اشاره میکنند که عدم همگامسازی بین برنامه زمانبندی پروژه و وضعیت واقعی بازرسیها باعث شد که تجهیزاتی که هنوز تأییدیه QC نگرفته بودند، به اشتباه برای نصب ارسال شوند. این خطا موجب توقف چندروزه پروژه شد و جریمهای چندصدهزار دلاری را به پیمانکار تحمیل کرد. همچنین، بهدلیل نبود مسیر دیجیتال تأیید اسناد، تیم کنترل کیفیت نتوانست بهموقع مانع این اشتباه شود.
از سوی دیگر، تحلیلهای طولی بر روی دادههای پروژهها نشان میدهد که در محیطهای فاقد سامانههای یکپارچه، ارتباط میان دفاتر مرکزی، تیمهای میدانی و مشاوران فنی بسیار ناکارآمد است. هر گروه تنها بخشی از دادهها را دارد و دید کلی از وضعیت کیفیت پروژه وجود ندارد. این وضعیت موجب تضاد در تصمیمگیریها، اتلاف انرژی نیروی انسانی، افزایش تنش میان تیمها و در نهایت، شکست در رسیدن به اهداف کیفی پروژه میشود.
در چنین محیطی، نویسندگان مقاله پیشنهاد میکنند که راهحل اساسی برای رفع این معضل، طراحی و پیادهسازی یک سامانه یکپارچه، بلادرنگ و دادهمحور برای کنترل کیفیت است. دقیقاً در همین نقطه است که سامانه پندار بهعنوان یک راهکار عملیاتی و آیندهنگر وارد میدان میشود.
سامانه پندار با ارائه یک زیرساخت دیجیتال یکپارچه برای مدیریت کنترل کیفیت، تمام تیمهای پروژه را بر روی یک پلتفرم مشترک قرار میدهد. این سامانه امکان اتصال آنلاین و همزمان تیمهای QC، ساخت، مهندسی، دفتر مرکزی، مشاور و کارفرما را فراهم میکند. هر فرآیند بازرسی، تأییدیه، رد، اصلاح، ثبت عکس و اسناد فنی بهصورت دیجیتال، استاندارد و قابل ردیابی انجام میگیرد. اطلاعات بهصورت ساختیافته و در قالب دادههایی ذخیره میشود که بهراحتی قابل تحلیل، گزارشگیری و اتصال به سایر نرمافزارهای مدیریتی هستند.
پندار این امکان را فراهم میکند که وضعیت لحظهای بازرسیها در قالب داشبوردهای تحلیلی به تیم مدیریت پروژه ارائه شود، تا هیچ تجهیز یا مرحلهای بدون بررسی و تأیید به فاز بعدی منتقل نشود. همچنین، سیستم هشدارها، مسیرهای تأیید دیجیتال، تاریخچه تعاملات و زمانبندی دقیق در این سامانه، امکان بروز اشتباهات انسانی یا گسست ارتباطی را بهحداقل میرساند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد پندار، اتصال هوشمند بین ماژول کنترل کیفیت با سایر زیرسامانهها مانند تأمین کالا، برنامهریزی و مستندسازی است. برای مثال، اگر تجهیزی بدون تأییدیه کیفی ثبت شود، اجازه ثبت آن در بخش انبار یا نصب داده نمیشود و سیستم بهصورت خودکار هشدار میدهد. این فرآیندها ضمن کاهش ریسک، موجب یکپارچگی زنجیره ارزش پروژه میشوند.
در نهایت، سامانه پندار نهتنها راهکاری فناورانه برای کنترل کیفیت است، بلکه یک بستر تحول سازمانی و مهندسی مجدد در فرآیندهای پروژههای بزرگ محسوب میشود. این سامانه با از بین بردن پراکندگی دادهها، افزایش شفافیت، بهبود ارتباطات و ایجاد هماهنگی بین ذینفعان، دقیقاً همان راهحلی است که Rodríguez و Salazar در مقاله خود پیشنهاد کردهاند. پندار نهتنها درمان مشکلات کنترل کیفیت غیریکپارچه است، بلکه بستری برای پیشبینی، کنترل و بهینهسازی کل فرآیندهای پروژه میباشد.

